موضوع انشا مدرسه ما این بود که نامه ای به یکی از کسانی که برای پاکیزگی محل زندگی شما زحمت می کشند بنویسید
من یک شعر گفتم که برای شما مینویسم
ای رفتگر عزیز بشنواز شادیمان
بشنو از غم دل و بشنو از زاریمان
اگرچه مردم زباله میریزند
اما ما چی کار کنیم بعضی ها گوش نمیدهند
اگر ما هم سعی کنیم به بزرگترها بگوییم چه کار کنند
شاید هم کار کنند غم دل تو را پاک کند
ولی باید تکرار نکنندخیابان ها را کثیف نکنند
و ما را هم خوشحال کنندیک جشن هم برپا کنند
یا شاید فداکاری کنند آسمان را آفتابی کنند
دلی داشته باشند مانند آب
و حالا باید بگویم خدانگهدار
6 comments:
سلام ستاره جون
شعر قشنگی گفتی
اگه همه ما مثل تو یاد بگیرند از کسانی که برایشان زحمت می کشند تشکر کنند آدمها انگیزه بیشری برای خدمت کردن پیدا می کنند و دلهاشان هم با هم مهربانتر می شود
خوشحالم که دوست خوبی مثل تو دارم
به به چه شعر قشنگي
منم هم سن تو بودم شعر مي گفتم
وقتي ميرم تو كوچه
توگوش من ميپيچه
الان مامان ميادش
ميترسم از فريادش ....
عزيز دلم الهي كه فداي تو و آن دستهاي كوچيكت كه مي توان بزرگ شدن تو نازنين رااز لابه لاي كلماتت از عمق نگاهت و از همه و همه رفتارت ديد .خوشگل نازم از اين همه احساس و توانايي تو نازنين براي ابراز نظرت خوشحالم . خدا حفظت كند كه چراغ دل مايي
گل ستاره ام سلام
چه زيبا ياد ما بزرگتر ها دادي كه قدر زحمت ديگران را بدانيم
آينده با شما فرزندان فهيم بهشت خواهد بود
حقا دختر مامانت هستي در انتخابهايت بيست
ستاره عزيزم روز دختر به تو خانم خوشگل مبارك .فداي تونازنينم
نازنين دخترم سلام
متاسفانه بنا بر قولي كه به خودم داده بودم گرفتار مسافرت وكار ترم تدريس ام شد ام وبه قولي شد ولي دنبالش هستم
Post a Comment