Thursday, November 22, 2007

خورشید


دخترم خورشید همیشه دوست داردجشن بگیردو شادی کند.او کلاس اول میرود و جشنی کوچک گرفته است.ما باید به بچه هایمان از همان اول یاد بدهیم نماز بخوانند و با خدا دوست باشند

جشن تکلیف




جشن تکلیف یکی از خاطره های بزرگ ما است . ما ایرانیان کلاس سوم این جشن را میگیریم. این روز ها خدابه مسلمانان یعنی مامیگویدکه باید روزه هایمان را سر وقت بگیریم و نماز بخوانیم

Thursday, November 1, 2007

رفتگر زحمتکش


موضوع انشا مدرسه ما این بود که نامه ای به یکی از کسانی که برای پاکیزگی محل زندگی شما زحمت می کشند بنویسید
من یک شعر گفتم که برای شما مینویسم
ای رفتگر عزیز بشنواز شادیمان
بشنو از غم دل و بشنو از زاریمان
اگرچه مردم زباله میریزند
اما ما چی کار کنیم بعضی ها گوش نمیدهند
اگر ما هم سعی کنیم به بزرگترها بگوییم چه کار کنند
شاید هم کار کنند غم دل تو را پاک کند
ولی باید تکرار نکنندخیابان ها را کثیف نکنند
و ما را هم خوشحال کنندیک جشن هم برپا کنند
یا شاید فداکاری کنند آسمان را آفتابی کنند
دلی داشته باشند مانند آب
و حالا باید بگویم خدانگهدار